
نسخه انگلیسی کتاب «جهان مسیحیت» در 418 صفحه را که ایشان از آلمان آورده بودند برای مطالعه و ترجمه در اختیار ما قرار دادند. این نسخه که از زبان نروژی به زبان انگلیسی ترجمه شده بود دارای ادبیات سنگینی بود که با توجه به واژه ها و اصطلاحات دینی نا مأنوس، ترجمه آن کار سختی بود. البته این برنامه با تلاش و پشت کار زیاد همچنان ادامه یافت. انگیزه هائی که موجب ادامه کار با علاقه فراوان می شدند یکی تسلط بیشتر به زبان انگلیسی و روش ترجمه و دیگری آشنائی کامل تر با آداب و رسوم و سنن کلیساهای مسیحی بود که کتب دیگری که در باره مسیحیت مورد مطالعه قرار گرفته بودند فاقد این معلومات بودند.
به هرحال مطالعه و ترجمه کتاب مزبور بتدریج انجام می شد و از نظر استاد می گذشت تا اینکه پس از حدود دو سال پایان یافت.
جریان انقلاب اسلامی به رهبری بزرگ مرد تاریخ و پیروزی شکوهمند آن برای مدتی ما را از کارهای علمی و پژوهشی باز داشت و اندیشه و تلاش ها را بسوی آن سوق داد.
در سال 1368 انتشارات امیر کبیر تصمیم به چاپ و انتشار کتاب گرفت. قبل از تحویل آن من یک دوره در آن مرور و ویرایش های لازم را در آن اعمال کردم. پس از حروچینی که نسخه نمونه برای غلط گیری تحویل اینجانب شد نیز علاوه بر تصحیح اغلاط تایپی از ویرایش و تطبیق با متن انگلیسی دریغ نشد تا نسخه کاملی پدید آید. سر انجام در همان سال مزبور کتاب از چاپ خارج و روانه بازار شد.

پس از اقامت چند ساله اینجانب در آلمان به عنوان امام مسجد و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ – همانجا که استاد شهید آیت الله دکتر بهشتی سالهائی را امامت و مدیریت کرده بود- در سال 1381 انتشارات امیر کبیر تصمیم به چاپ دوم کتاب گرفت. این بار با کوله بار تجربه بیشتری که در آئین مسیحیت بدست آمده بود یکبار دیگر ویراستاری دقیقتری در آن انجام دادم که اکنون به عنوان یک مرجع معتبر در موضوع خود می تواند مطرح باشد. چاپ سوم کتاب در سال 1387 انتشار یافته است.
در اینجا، ضمن سپاس و تقدیر، نظرات یکی از محققان، بنام آقای مهدی طهوری که بررسی عالمانه ای از کتاب ارائه نموده و در وبلاگ خود درج کرده است را عیناً نقل می کنیم تا موجب آشنائی بیشتر مراجعان به کتاب باشد.
***********
خانواده بزرگ كليساهاي جهان
مدتي است كتاب «جهان مسيحيت» با ويرايش، حروفچيني و شكل و شمايلي جديد وارد بازار شده است. اين تغييرات آنقدر اصولي و قابل ملاحظه است كه كتاب را به كلي از نسخه قديم آن كه در سال 1368 منتشر شده تفكيك ميكند. حتي طرح روي جلد بهتري براي اين كتاب در چاپ اخير در نظر گرفته شده است. حروف انتخابي جديد، حروفي درشتتر است و با روح زمانه سازگاري بيشتري دارد. از نظر ويرايش نيز تغييرات بسيار چشمگيري در نسخه جديد ديده ميشود. نخست آنكه نشر اميركبير پيش از حروفچيني مجدد، كتاب را به يكي از مترجمان سپرد و او نظرات اصلاحي خود را بر آن اعمال كرد، ديگر آنكه در ويرايش جديد از جملات بسيار طولاني چاپ قبل خبري نيست و ويراستار كوشيده است تا آنجا كه امكان دارد جملهها را سليستر و كوتاهتر كند. به اين همه بايد دقت نظر يكساني رسمالخط، تناسب فاصله كلمات از يكديگر و ارائه كتاب با كمترين غلط را نيز اضافه كرد كه به اعتبار چاپ جديد آن افزوده است.
كتاب، دايره المعارفي درباره كليساها و فرقههاي گوناگون مسيحي است و نويسنده سعي كرده است تمام جهان مسيحيت را در نظر داشته باشد. البته پرداخت نويسنده به كليساها و فرقهها از حد يك معرفي اجمالي فراتر ميرود و او به تفصيل و در كمال بيطرفي چهرهاي از كليساها، اصول اعتقادي آنها، فرقههاي گوناگون، مشخصات اصلي و راههاي عبادي آنها را نيز ترسيم ميكند.
پروفسور اينارمولند، ابتدا اين كتاب را به زبان نروژي نوشت، سپس خود او عهدهدار ترجمه آن به زبان انگليسي شد. كتاب در هر دو زبان با استقبال چشمگيري روبهرو شد، هم در كشورهاي اسكانديناوي و هم در كشورهاي انگليسيزبان «جهان مسيحيت» از جمله كتابهايي است كه ميتوان آن را به روشهاي گوناگون خواند. نخست كسانيكه به مقولات ديني علاقهمند و پيگير آن هستند، ميتوانند كتاب را تهيه و سرفصلهاي آن را مطالعه كنند، ورقي بزنند، در كتابخانه خود نگهدارند و بهصورت يك مرجع از آن استفاده كنند. در نوع ديگر ميتوان براي آشنايي بيشتر با «جهان مسيحيت» كتاب را از اول تا آخر خواند و آنگاه بهصورت مرجع از آن استفاده كرد؛ اما اگر بخواهيم خواندني پويا و فعال داشته باشيم، خواندن يكباره كتاب به هيچ وجه كافي به نظر نميرسد و شايد آرامآرام پيشرفتن مفيدتر باشد.
خواندنهاي دوباره، خط كشيدن زير سطرها و علامت زدن بخشهايي كه به آنها علاقهمنديم، در مورد اين كتاب ضروري است؛ مگر آن كه خواننده خود متخصص يا از هوش وافري برخوردار باشد.
بيش از هر كس، كتاب براي طلاب، روحانيان، متخصصان، علاقهمندان و محققان اديان مفيد است: اما حضور آن در هر كتابخانهاي ميتواند ثمربخش باشد. البته «جهان مسيحيت» در ذات خود بيش از يك كتاب مرجع كه گاه و بيگاه مورد استفاده قرار ميگيرد، داراي ارزش است؛ چرا كه تقريباً همه مسائل مربوط به آيين مسيحيت از آغاز تا قرن بيستم را بهطور همهجانبه بررسي ميكند و در عين حال كه تاريخ كليساست، اطلاعات گستردهاي هم در زمينههاي اعتقادي و هم آداب و رسوم عبادي همه فرقههاي مسيحيت در اختيار خواننده ميگذارد.
از جهتهاي بسيار متفاوتي ميتوان به اين كتاب نزديك شد. يكي از ابتداييترين اين جهتها اختلافات و تشابهات اسلام با مسيحيت است. طرح مختصر اين مسأله و استفاده از كتاب «جهان مسيحيت» براي پاسخگويي به آن ميتواند شمايي كلي از كتاب در ذهن مخاطب مجسم كند تا دريابد فضاي عمومي كتاب چگونه است. در اين راستا از بين مقولات مختلف يكي از ابتداييترين بحثها، يعني بحث ازدواج را برميگزينيم.
ازدواج در اسلام و مسيحيت اختلافات و تشابهات فراواني دارد. دكتر اينارمولند در كتاب خود هنگام توصيف كليساي كاتوليك رم بيان ميكند كه ازدواج در اين كليسا امري مقدس شمرده ميشود. او ميگويد در كليساي كاتوليك رم: «زندگي زناشويي خود بهعنوان شكل مرئي از فيض نامرئي خدا تلقي شده است». اما در ادامه تأكيد ميكند: «در برابر اين ارزيابي در كاتوليك رم تمايل به كاستن ارزش ازدواج به منظور باقيماندن بر تجرد يا بكريت كه خود نمونهاي عالي از آمادگي براي پذيرفتن مسؤوليتهاي كليسايي است، نشان داده شده است». (ص121)
در كليساي كاتوليك رم «پيمان ازدواج بايد در حضور شهود كه معمولاً از يك كشيش و لااقل دو يا سه نفر ديگر تشكيل ميشود، انجام شود. اين آيين با اولين عمل آميزش جنسي تكميل ميشود.» (ص121)
«به موجب تعاليم كاتوليك رم هيچ ازدواجي قابل گسستن نيست. خيانت، تعاليم ضدكليسايي داشتن، عدم قدرت بر تأمين معاش يا ناسازگاري هيچيك نميتواند موجب طلاق شود. حداكثر كاري كه كليسا ميتواند بكند اين است كه اجازه دهد زن و شوهر از هم جدا شوند. البته اين امر مشروط بر اين است كه تا زماني كه يكي از آن دو زنده هستند با شخص ديگري ازدواج نكند. طلاقي كه در دادگاههاي دولتي صورت گرفته است از نظر كليسا اعتبار ندارد...» (ص123)
«كليساي كاتوليك رم هفت شعار را به رسميت ميشناسد: تعميد، تأييد، توبه، عشاي رباني، تدهين نهايي، انتصابات و ازدواج. پنج شعار اول براي سلامتي روح هر فرد مسيحي انجام ميشود؛ در حالي كه دو شعار اخير براي منظورهاي معيني انجام ميگيرند كه عبارتند از خدمت به كليسا و تشكيل خانواده مسيحي.» (ص102)
ميبينيم كه همانند اسلام، در مسيحيت نيز ازدواج امري مقدس است: اما مقدستر از آن تجرد است كه دقيقاً برخلاف اسلام است. اين تقدس تجرد در مسيحيت در حالي است كه خود صاحبان كليساي كاتوليك رم اذعان ميدارند: «تجرد و عزوبت بخشي از قانون الهي بهشمار نميرود. بلكه تنها يك دستور كليسايي تلقي ميشود.» (ص 103)
در مسيحيت نيز همانند اسلام پيمان ازدواج با حضور شهود صورت ميگيرد و بر اولين آميزش جنسي تأكيد شده است. اما برخلاف اسلام راه طلاق در مسيحيت پيشبيني نشده است و طلاق در دادگاههاي دولتي نيز اعتبار ندارد. جدا شدن زن و شوهر جايز است، اما ازدواج مجدد خير. ضمن اينكه بديهي است ازدواج موقت (اسلام شيعي) و تعدد زوجات نيز در مسيحيت وجود ندارد. علاوه بر همه اينها كليساي كاتوليك رم ازدواج را امري جسماني ميداند و آن را مانند شعائري چون تعميد و عشاي رباني روحاني نميشمرد، برخلاف اسلام كه توجه به تن را نيز براي بهبود وضعيت روحي سفارش ميكند.
در مورد تعدد زوجات ذكر اين نكته ضروري است كه يكي از فرقههاي مسيحي به نام «مورمونيسم» (mormonism) گويا در دورهاي طرفدار تعدد زوجات بوده است، چنان كه دكتر مولند مينويسد: «مورمونيسم نيز مانند اسلام در يكي از مراحل تاريخياش از تعدد زوجات حمايت كرد، ولي تفاوتهاي مهمي نيز وجود دارد. مورمونيسم از پافشاري شديدي كه اسلام در مورد توحيد دارد و اساساش بر آن استوار است سهمي ندارد و پيروان آن همواره مدعي بودهاند كه مسيحياند.» (ص 478)
در كليساي رم موانعي كه موجب بطلان ازدواج است، به اين ترتيب آمده است: «متأهل بودن، نارسايي عقل به هنگام ازدواج، حائز رتبه روحاني بودن، محكوميت به زندان، عدم قدرت آميزش جنسي، افراد معيني از خويشان و اقارب و اختلاف شديد از نظر مذهب.»
كه در اسلام نارسايي عقل، قدرت آميزش جنسي نداشتن و ازدواج با افراد معيني از خويشان و نزديكان باعث بطلان ازدواج ميشود. اختلاف شديد از نظر مذهب معمولاً توصيه نميشود و متأهل بودن نيز فقط درمورد زن صادق است.
در موارد ديگر نيز با استفاده از اين كتاب ميتوان به تحقيق ابتدايي درباره مسيحيت پرداخت. يكي از محاسن اين كتاب آن است كه نظر گاهي تازه از مذهب ديگران براي ما ايجاد ميكند. مثلاً درمييابيم كه نگاه مسيحيان به دنيا و آخرت چقدر با نگاه ما متفاوت است.
جالب است كه كليسا ميتواند عقايد تازهاي درباره مسيح، مريم، جهان پس از مرگ و... رواج دهد. دكتر مولند مينويسد: «تا سال 1950 صعود آسماني مريم يك عقيده ديني ضروري به شمار نميآمد، اما با اظهار عقيده جديد در نامه مهم پاپ در نوامبر 1950 اين عقيده بهصورت يك عقيده الهامشده آسماني درآمد و كساني كه جرأت انكار يا شك در آن را به خود راه دادند، به اين حكم پاپ محكوم شدند كه: آنها كاملاً از ديانت و ايمان كاتوليك دور شدهاند.»
جالب است كه ابراز اين عقيده توسط كليساي كاتوليك رم باعث «شكاف عميقي ميان كليساي كاتوليك رم و ديگر كليساها» شده است.
مورد جالب ديگر از اين نوع، عقيده مصونيت پاپ از خطاست: «در هجدهم ژوئيه سال 1870 م. پاپ پيس نهم عقيده ديني جديد مصونيت پاپ از خطا را اعلام كرد.» (ص 189)
اين عقيده با مخالفت بسياري روبهرو و سرانجام تصويب ميشود: «كليه اسقفهاي مخالف تسليم شدند و يك سال بعد هنگامي كه آخرين مخالف زير اعتقادنامه را امضا كرد، دولنيگر، رهبر مخالفان تكفير شده بود.» (ص 190)
اصل و اساس كتاب، برپايه شكلگيري و عقايد فرقههاي مختلف مسيحي است. چگونگي شكلگيري اين فرقهها، رويا ديدنها، ابهامات و مكاشفات رهبران آنها به همراه آداب عجيب برخي و عقايد مختلفشان بسيار شگفتانگيز است. بهطور مثال مولند در مورد «امانوئل سيودن برگ»، كه نابغهاي در زمينههاي مهندسي، گياهشناسي، ستارهشناسي، كالبدشناسي و بلورشناسي است و كليساي اورشليم جديد را تأسيس كرده است، مينويسد: «در سال 1745 در خلال توقفش در لندن به يك رويا و وحي نائل شد. او خدا را در شكل يك انسان ديد و اين كلمات را شنيد: من خدا هستم، پروردگار، خالق و نجاتدهنده. من تو را برگزيدهام تا معناي روحي و جاويد كتاب مقدس را تفسير كني و من ديكته ميكنم به تو آنچه خواهي نوشت. در همان لحظه او به فيض روياي بهشت و دوزخ نائل شد.» (ص 430)
از اينگونه روياها در كتاب موارد متعددي وجود دارد. در بين آنها موردي هست كه مسلمانان آن را از آن خود ميدانند، اما مسيحيان نيز درباره آن ادعا دارند. آنچه مسلمانان ميگويند درباره مكاشفه سه دختر و ديدن حضرت فاطمه(س) و يادگيري تسبيحات آن حضرت است، كه در كتاب «جهان مسيحيت» به اين صورت آمده است: «در عصر ما يك مركز جديد براي «پارسايي فداييان مريم» شبيه به لوورد، در پرتغال وجود دارد به نام «فاتمه».
در سال 1917 در اين مكان كه نامش تا آن تاريخ در سراسر جهان هيچ معروف نبود، سه كودك كه به ترتيب 10، 9 و 7 ساله بودند، چند مكاشفه داشتند. آنها ادعا كردند كه چند بار مريم عذرا را با لباس سفيد، در حالي كه تسبيحي در دست داشت ديدهاند. وي به آنها گفت كه مؤمنان بايد از گناهان خود توبه كنند، كفاره آنها را بدهند و دعاي تسبيح بخوانند. او آرزو كرد كه جهان به قلب پاكش اهدا شود و دستور داد كه نمازخانه كوچكي به افتخار او در «فاتمه» بنا شود.» (ص 179)
در نگاه اول اسلام ديني بسيار مشكلتر از مسيحيت به نظر ميرسد، ولي با خواندن «جهان مسيحيت» درمييابيم كه سادگي مسيحيت دو علت دارد:
1- مسيحيان چندان پايبند انجام مراسم مذهبي نيستند، وگرنه مسيحيت نيز مشكلات خودش را دارد: مشكلاتي مثل شركت نكردن در عشاي رباني بدون عذر موجه كه از گناهان بزرگ محسوب ميشود.
2- اصول مسيحيت مانند اصول اسلام تغييرناپذير نيست و كليسا ميتواند بنا به مقتضيات خود و جامعه هر زمان تصميمي بگيرد. كمااينكه مسيحيان در قرون وسطا سختيهاي بسياري تحمل ميكردند. در كتاب در بحث توبه و اعتراف آمده است: «در كليساي قديم و در آغاز قرون وسطي رعايت امور زير بهطور جدي انجام ميگرفت:
محروميت از شركت در عشاي رباني به مدت طولاني، روزههاي كامل، تحمل سفر پرمشقت براي زيارت اماكن مقدس و امثال اينها. ولي توبههايي كه در عصر حاضر انجام ميشود داراي آن سختيها نيستند.»(ص 118)
البته بسياري از مسيحيان مؤمن، هنوز هم متحمل سختيهاي بسياري ميشوند. نمونه افراطي آن، راهبان نظام رهباني تراپيست هستند: «تراپيستها متعهد هستند كه مادامالعمر سخن نگويند. راهبان در عين اينكه عبادت، كار، خواب و خوراك را با يكديگر انجام ميدهند سخن گفتن آنها با يكديگر ممنوع است و تنها حق دارند با مقامات بالاتر از خود و آن هم پس از كسب اجازه مخصوص صحبت كنند و...
تراپيستها از خوردن گوشت و ماهي محروم هستند و تنها ميتوانند در حال بيماري تخممرغ بخورند... آنها در هر جمعه مراسم شلاقزني به خويشتن را اجرا ميكنند». (ص 151)
اينها همه گوشهاي از رمز و رازها و اطلاعات وسيع موجود در كتاب «جهان مسيحيت» بود.
به اين كتاب ميتوان از زاويههاي مختلف نگريست. اگر تمام كتاب را به دقت بخوانيم، فهم پاره پاره ما از دين مسيح، به تصوري نسبتاً جمع و جورتر تبديل ميشود و توانايي فهم ما براي ادراك كتابها و مقولههاي ديگر بهشدت بالا ميرود.
http://tahuri.persianblog.ir/post/33/
