وی در زندگی نامه کوتاه خود نوشته است:

«محمد رضا انصاری در سال ۱۳۲۷ ش در شهرستان محلات متولد شد. در دوران کودکی به مدت سه سال در مکتبی که قرآن و خط و کتاب فارسی آموزش می دادند درس آموخت و پس از هجرت اعضای خانواده به قم، تحصیلات ابتدائی را به پایان رسانید. سپس با تشویق پدرش آیت الله حاج میرزا حسن انصاری، تحصیلات حوزوی را آغاز کرد. و ادبیات و فقه و اصول را در مرحله سطح و خارج از اساتید وقت فرا گرفت. از سال ۱۳۵۰ش نویسندگی را آغاز نمود و آثار متعددی را از زبان عربی به فارسی ترجمه کرد..»

او در دوران تحصیل با بعضی از طلاب که از دهستان «ور» محلات به قم آمده بودند هم مباحثه بود و با آنها حشر و نشر داشت. طبق معمول طلاب حوزه علمیه در ایام تبلیغی به روستاهای مختلف سفر می کرد که این امر تا سال های بعد از پیروزی انقلاب هم ادامه داشت. در این راستا سفرهای تبلیغی متعددی به شهرستان محلات داشت.

در سال 1352 با دختر حاج آقای رسول اراکی، واعظ معروف، ازدواج کرد که حاصل آن سه فرزند دختر بود.

در سال‌ های پایانی عمر والدین که ایشان تنها فرزندی بود که در قم زندگی می کرد به آنها رسیدگی می کرد و هر روز در مسیرش به منزل به آنها سر می زد و مایحتاج آنها را خریداری می کرد.

در دوران بیماری پدر که منجر به فوت ایشان شد و حدود دو ماه به طول انجامید، من از هامبورگ که آن زمان مسئول مرکز اسلامی و مسجد هامبورگ بودم، به قم رفتم و تا زمان درگذشت ایشان نزدشان بودم، هر روز اخوی می آمد و به ما سر می زد.

بعد از فوت پدر در مراسم تکفین و دفن خیلی کمک کرد و در اجرای اوامر ایشان در وصیت نامه سعی تمام مبذول داشت.

اخوی در زندگی ساده ای که داشت محتاط و تقریباً منزوی بود و کاری به کار کسی نداشت. با قناعت زندگی می کرد و دائماً مشغول قلم زدن بود. یکی از دوستانش پس از درگذشت او به من نوشت:

« انالله واناالیه راجعون

روح ملکوتی عارفی زاهد ومتقی اسوه اخلاق وانسانیت ، قران پژوه وارسته وبی ادعا وعضو هیئت علمی دارالقران الکریم دفتر مطالعات تاریخ ومعارف اسلامی ویکی از مصححان ترجمه قرآن آیت الله مکارم شیرازی واستاد محمد مهدی فولادوند مرحوم‌ حجه الاسلام استاد محمد رضا انصاری محلاتی به ملکوت اعلی پیوست ۰

در طول حدود ۴۵ سالی که با ان بزرگوار حشر ونشر داشتم وروزهای زیادی که باهم بودیم کوچکترین گناه صغیره ویا سیئه ای از او مشاهده نکردم واین فضیلت کمی نیست۰

آن مرد بیش از ۵۰ سال از عمر خودرا وقف قرآن پژوهی کرد و در نقد وبررسی ترجمان وحی بی نظیر بود ۰

روحش شاد وبا قرآن وعترت محشور باد.»

اشتغالات او در حوزه علمیه قم

نخستین اشتغالات جنبی او در کنار درس و بحث از سال ۱۳۵۰ نویسندگی و ترجمه کتاب هائی از عربی به فارسی بود که برخی از آنها هم چاپ شد. بعدها در سال ۱۳۵۵ که ما به توصیه شهید بهشتی پس از گذراندن دوره پنج ساله آموزشی، مؤسسه ای را به نام «مجمع الدراسات الاسلامیه» تأسیس کرده و به تبلیغات اسلامی خارج کشور پرداختیم، اخوی هم نزد ما مشغول به کار شد و تا سال ۱۳۶۱ که آن مؤسسه دائر بود همچنان اشتغال داشت. فعالیت های مؤسسه عبارت بود از ارتباطات با طلاب خارجی که در حوزه علمیه قم اشتغال به تحصیل داشتند و همچنین ارتباط مکاتبه ای با علما و شخصیت ها و مراکز اسلامی کشورهای مختلف و ارسال کتاب و نشریه ها برای آنها.

این مؤسسه که با حمایت دفتر جامعه مدرسین قم به کار خود ادامه می داد تا سال ۱۳۶۱ که من به همکاری با سازمان تبلیغات اسلامی در تهران دعوت شدم همچنان ادامه داشت. بعدها این مؤسسه بخاطر مشکلات مالی منحل گردید و اموال و کتابخانه آن به دفتر سازمان تبلیغات اسلامی در قم منتقل شد.

سپس در سال ۱۳۶۷ اخوی به پیشنهاد هیأت علمی دار القرآن الکریم آیت الله العظمی گلپایگانی به همکاری در آن دعوت شد و پژوهش های قرآنی خود را در آنجا آغاز کرد. او سال هائی را در آن مؤسسه گذراند تا اینکه ظاهراً پس از ارتحال آیت الله گلپایگانی آن مؤسسه منحل گردید.

در سال ۱۳۷۵ بنا به دعوت مدیر مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی، آقای نقدی، در آن مؤسسه مشغول به کار شد. این مؤسسه که وابسته به وزارت ارشاد اسلامی بود کار ترجمه قرآن به زبان های مختلف جهان را دنبال می کرد. ضمناً یک مجله قرآنی فصلی هم به نام ترجمان وحی راه اندازی کردند که مقالات مربوط به قرآن در آن درج می شد. مسئولیت اخوی در آنجا یکی تصحیح ترجمه های فارسی موجود بود و دیگری مدیریت مجله که مقالات وارده را بررسی و در آن درج می کرد و خود نیز در آن مقالاتی می نوشت.

این مسئولیت او سال های متمادی ادامه داشت تا اینکه در سال های اخیر مبتلا به بیماری پارکینسون شد. تا زمانی که این بیماری خفیف بود همچنان به کار خود ادامه می داد. بتدریج که بیماری شدت یافت و قادر به رفتن مؤسسه نبود در منزل کارهای آن را انجام می داد. او در سال های آخر عمر که بیماری اش تشدید شد از ادامه کار محروم گردید و سرانجام در دو سه ماه آخر عمر زمین گیر شد و بالأخره در تاریخ چهارم شهریور ماه 1401 زندگی را بدرود گفت. روحش شاد و حشرش با قرآن، کلام الله مجید.

توفیق او در زندگی این بود که حدود چهل سال از عمرش را با قرآن و پژوهش در آن گذراند و آثاری هم از خود در این راستا و موضوعات احادیث و غیره باقی گذاشت.

او در بیوگرافی خود نوشت در باره فعالیت های قرآنی خود که در تاریخ ۱۳۹۳/۰۳/۲۸ تنظیم کرده نوشته است:

«در خلال یک دهه اخیر چند ترجمه از قرآن مجید را بصورت گروهی یا انفرادی تصحیح و ویرایش کرده و در مجله تخصصی ترجمان وحی و برخی از مجلات دیگر نیز مقالاتی از وی پیرامون مباحث قرآنی به چاپ رسیده است.

ترجمه های تصحیح شده توسط او عبارتند از:

۱- ترجمه قرآن آیت الله مکارم شیرازی (گروهی)،

۲- ترجمه استاد فولادوند (گروهی)،

۳- ترجمه مرحوم الهی قمشه ای (انفرادی)،

۴- ترجمه استاد علی کرمی (انفرادی)،

۵- ترجمه استاد بهرام پور (انفرادی)،

۶- ترجمه قرآن بر اساس تفسیر المیزان (انفرادی)،

۷- ترجمه قرآن مرکز فرهنگ و معارف قرآن (انفرادی) و

۸- ترجمه قرآن دکتر حداد عادل ( انفرادی).

و مقالات قرآنی تألیفی و ترجمه ای او عبارتند از:

۱- راه های ورود به فضای قرآن: مجموعه سخنرانی ها و مقالات اولین کنفرانس تحقیقاتی علوم و مفاهیم قرآن، ۱۵ اسفند ماه ۱۳۶۷،

۲- نگرشی بر سیر ترجمه قرآن به زبان فارسی، ترجمان وحی، سال اول، شماره اول، شهریور سال ۱۳۷۶،

۳- نقد و بررسی ترجمه شاه ولی الله دهلوی، ترجمان وحی، سال دوم، شماره سوم، شهریور سال ۱۳۷۷،

۴- تحقیقی در معنای ”اصبح” و مشتقات آن در قرآن، ترجمان وحی، سال پنجم، شماره دوم، سال ۱۳۸۰،

۵- جایگاه ”بلی” و معنای آن در قرآن کریم، ترجمان وحی، سال ششم، شماره اول، سال ۱۳۸۱،

۶- تحقیقی در معنای ”بشارت” در مقام تهدید، ترجمان وحی، سال ششم، شماره دوم، سال ۱۳۸۱،

۷- درنگی در تعبیر قرآنی ”اما من خاف مقام ربه” ترجمان وحی، سال دهم، شماره اول، سال ۱۳۸۵،

۸- تفسیری کوتاه بر سوره بلد، مجله پیام قرآن، پیش شماره، سال ۱۳۷۲،

۹- سیمای قرآن در کشف الغطاء، پیام قرآن، سال اول، شماره دوم، سال ۱۳۷۳،

۱۰-تفسیری کوتاه بر سوره غاشیه، پیام قرآن، سال اول، شماره سوم، سال ۱۳۷۳،

۱۱- ویژگی های قرآن از دیدگاه بلاغی (ترجمه ای از مقدمه تفسیر آلاء الرحمن)، مجله پیام قرآن، سال دوم، شماره چهارم، سال ۱۳۷۳ و

۱۲- یک معرفی کوتاه از تفسیر المیزان، آینه عرفان، ویژه دهمین سالگرد رحلت علامه طباطبائی سال ۱۳۷۰

مقالات متفرقه

۱۳- راه نجات ملت ها، سالنامه پیام اسلام، شماره ۲،

۱۴- افسار گسیختگی های بلا آفرین، همان، شماره ۳،

۱۵- عظمت اسلام از نگاه دیگران، همان، شماره ۴ و

۱۶- اسلام و حدود روابط اجتماعی، همان، شماره ۶.

آثار و تألیفات

۱- اسلام و انتقادات غرب، ترجمه، تألیف محمد عبد الغنی حسن.

۲- بخشی از زیبائی های نهج البلاغه، ترجمه، تألیف جرج جرداق.

۳- خاطره سقوط اندلس، ترجمه، تألیف احمد رائف.

۴- الحکم الزاهرة، ترجمه، تأليف عليرضا صابرى يزدى.

۵- ترجمه ثواب الاعمال شیخ صدوق.

۶- ترجمه اصول کافی (دو جلد).

۷- ترجمه مخاطبات النبی (ص) لعلی (ع)، تألیف محمد علی رسولی اراکی.

۸- مختارات من احادیث النبویه، تألیف.

۹- هزار حدیث در فضائل امام علی (ع)، ترجمه.

۱۰- راهی به سوی قرآن، ترجمه.

۱۱- اسلام بر فراز اجتماع، ترجمه.

۱۲- کیفر گناهان در دادگاه اسلام، ترجمه.

۱۳- امام مهدی (عج) در قرآن، ترجمه.

۱۴- عید غدیر، ترجمه.

۱۵- اصلاحات ارضی در اسلام، ترجمه.

۱۶- میراث کربلا، ترجمه.

۱۷- جهاد از دیدگاه کاشف الغطاء، ترجمه».

پایان اقتباس از بیوگرافی خودنوشت.

در تاریخ ۳ مهرماه ۱۴۰۱ در آلمان، کلن و هامبورگ، تحریر گردید.

بعد التحریر

استاد خوشنویسی

شایان ذکر است که ایشان تبحر کاملی در خطاطی و خوشنویسی داشت که این هنر ارزشمند را از پدر آموخته بود. او در زمینه خط نستعلیق، شکسته نستعلیق، نسخ و ثلث واقعاً استاد بود. قطعات خوشنویسی شده زیادی از او به یادگار مانده است. از جمله آثار او تحریر کتاب دعای «الکلم الطیب» سیدعلی صدر الدین است که در دو نسخه کامل یکی را به خط نستعلیق و دیگری را به خط نسخ نوشته است. ذیلاً دو صفحه اول و آخر یکی از آنها که شامل خط نسخ، ثلث و نستعلیق است جهت مشاهده خوانندگان درج می نمائیم.

نوشته شده توسط محمد باقر انصاری  | لینک ثابت |