گزیده ای از مقدمه پروفسور دراگو کارل اوس ویرک مترجم اسلونیائی
کتاب « شیعه در اسلام » علامه طباطبائی

نخستین آشنائی من با « شیعه » و یا دقیق تر بگویم با یکی از فرقه های شیعه بنام اسماعیلیه و حشاشین، با خواندن کتاب « رمان الموت » از نویسنده معروف اسلوونیائی، آقای ولادیمیر بارتول ، در اوائل دهه 1970 در دوران خدمت سربازی بود. دورانی که ضربات آهنین رژیم توتالیتر و تمامیت خواه ما را در هم کوبیده بود و شعار « ما متعلق به تیتو[1] هستیم، تیتو متعلق به ماست » و « زندگی برای تیتو و سوسیالیزم » را به ما آموخته بودند. طبیعی است که الموت را در محیط زندگی خود تجربه کردم و نه در جایی در ایران باستان. الموت برای من زمان حال بود و نه چیزی در گذشته دور و یا صرفاً یک رمان در ادبیات. وقتی بعد از چند سال مجدداً رمان استقلال اسلوونی را خواندم در در مقدمه این کتاب شاهد بودم که این نوع احساس نه فقط به خواننده، بلکه به نویسنده (بارتول) نیز سرایت کرده است.
برای دومین بار در شروع دوره مطالعاتی خودم در سال 1978 در پاریس با شیعه آشنا شدم، زمانی که آیت الله خمینی به نوفل لوشاتو آمدند وی به عنوان مخالف شاه ایران محمد رضا پهلوی از حمایت قوی جبهه چپ سیاسی فرانسه و روشنفکران میانی از آن جمله ژان پل سارتر و میشل برخوردار بود. امام خمینی از نوفل لوشاتو انقلاب اسلامی در وطن خود را با موفقیت به پیش برد و در فوریه 1979 حکومت را در دست گرفت. بعد از این نقطه تحول ایران به صحنه سیاسی جهانی و غرب بازگشت. همراه با او شیعه نیز بیشتر شناخته شد. زیرا چپی های غربی و وطن معنوی آنها یعنی شوروی سابق ، خیلی سریع به این نتیجه رسیدند که آیت الله خمینی انقلاب را بر طبق میل آنها و مطابق با معیارهای کمونیستی و آتئیستی به پیش نمی برد ، لذا آنان انقلابیون و همچنین مذهب او، اسلام را که بعداً ثابت شد اسلامی است ویژه به نام شیعه، مورد انتقاد قرار دادند.
در دوران تحصیل در پاریس با شیعه از دیدگاه تخصصی ، یعنی دیدگاه فلسفی و مذهبی آشنا شدم. ما با فلسفه اسلامی که در آن زمان توسط هانری کربن فرانسوی (Henry Corbin 1903-1978) از طریق کتاب فلسفه اسلامی به هموطنان خود معرفی می گردید، آشنا شدیم. امروزه در اسلوونی به دلیل انتشار این کتاب توسط انتشارات موخاریوا با آن آشنا هستیم و می دانیم که تصویر زندگی عقلانی و معنوی اسلام نمی تواند کامل باشد اگر آن را محدود کنیم به فلسفه، کلام و صوفیگری. جالب اینجاست که در نگاه کلی به فلسفه اسلامی هرگز نقش و اهمیت افکار شیعه برای شکوفائی فلسفه در اسلام در نظر گرفته نشده است. چون موضوع بررسی شیعه و فلسفه آن بر اساس روایات ائمه (ع) و مفسرین آن که طی قرن ها به آن پرداخته اند نادیده گرفته شده است. نویسندگان صرفاً به استدلال های اجتماعی و سیاسی اکتفا کرده و آن را تنها به عنوان یک امر حاشیه ای در تاریخ یاد نموده اند و به عبارتی دیگر آن را از منابع غیر اصلی دریافت کرده اند.
بنا بر این باید به این نکته مهم مورد اشاره هانری کربن توجه نموده و گوش فرا داد که می گوید: در غرب، « ما متخصصان مذهب و فلسفه شیعه، آن را از طریق روایات امامان و مفسران واقعی آن که طی قرن ها آن را بیان نمودند یاد نگرفته ایم» بلکه اطلاعات خود را از یک سری منابع غیر اصلی و بیرونی و بیش از همه از نگاه سیاسی و اجتماعی بدست آورده ایم. خواندن کتاب رمان بارتول این نکته مورد اشاره هانری کربن را بیشتر تصدیق نمود، یعنی اینکه همه کسانی که شیعه را مورد بررسی قرار دادند « آنرا از منابع غیر اصلی دریافت نمودند نه از منابع اصلی آن».
باید اعتراف نمود که چنین برخوردی با شیعه در غرب چیز جدیدی نیست بلکه قاعده ای است قدیمی در بررسی پدیده های مذهبی که هواداران سکولاریزم . لائیتیزم موفق گردیدند بدون هرگونه انتقادی آن را به مجامع آکادمیک تحمیل کنند. هانری کربن از جمله کسانی است که پدیده مذهب را از درون و از منابع اصلی آن مورد بررسی و کاوش قرار داده است. لذا وی مبتکری است که از دام و کمین دیدگاه های کنونی و کلیشه ای فریبنده نه تنها در خصوص شیعه، بلکه در خصوص سایر پدیده های دینی نیز رهیده و فراتر رفته است. متخصص فرانسوی شیعه تنها به توصیف ظاهری شیعه کفایت نکرده بلکه آنرا همراه با متخصصان این مذهب و کسانی که در درون به آن عمل می کنند مورد کنکاش و بررسی قرار داده است. از جمله این افراد، نویسنده کتاب حاضر ، شیعه در اسلام، علامه سید محمد حسین طباطبائی است. همکاری بین هانری کربن و علامه طباطبائی نه فقط در کار آقای کربن بلکه در تألیف کتاب علامه طباطبائی در دو جلد، تحت عنوان «گفتگوها با هانری کربن» نیز تأثیر گزار بود.
اگر بخواهیم با هر دینی آشنا شویم، بایستی اصل آن را نیز بشناسیم و تنها کسی می تواند ما را با آن دین آشنا کند که از همان دین باشد. بدون شک علامه طباطبائی یکی از نمونه های مطمئن آن است که قادر است ما را به قلب شیعه ببرد، زیرا او عمیقاً با معرفی شیعه زندگی و همواره در فضای آن تنفس کرده است، معارف شیعه ای امروزه اکثر شیعیان جهان آن را تجربه می کنند.
در اسلام و خصوصاً در شیعه، نه تنها اختاپوس های اروپائی و لائیسیتیزم سیاسی کم ظرفیت و نا بردبار نفوذ نکرده اند بلکه تقریباً چهار دهه جلوتر از مناطق سنی نشین، ایرانیان شیعه دوازده امامی، انقلاب اسلامی خود را تحت رهبری آیت الله خمینی به ثمر رسانده اند. همراه با این انقلاب در سرزمین ایران عقائد و ارزش های شیعه تقویت شد و بدین ترتیب در آنجا مکتب تشیع به جایگزینی برای سیستم سیاسی و اجتماعی غرب و اروپا مبدل گردید. علامه طباطبائی کتاب «شیعه در اسلام» را قبل از انقلاب اسلامی ایران نوشته است، ولی این مسأله چیزی از به روز بودن آن نکاسته است، زیرا این کتاب به درک تناسب ویژه بین حکومت جهانی و حکومت مذهبی در شیعه کمک می کند.
سید حسین نصر مترجم انگلیسی این کتاب می گوید: در چاپ این کتاب برای درک عمیق و کامل ساختار اسلام تلاش نمودیم تا تفاوت بین روش های مدرن و روش های سنتی تعلیم و خصوصاًخواسته نخبگان دانشگاهی را که برای اولین بار با محتوای این چنین کتابی رو به رو می شوند مد نظر قرار دهیم. ضمن این که شخصاً نیز تلاش نمودم که نسبت به اصل کتاب وفا دار مانده تا این امکان فراهم آید که خواننده غیر مسلمان، علاوه بر دریافت پیام این کتاب، شیوه سنتی مرجعیت مسلمانان را هم درک نماید.
فرانسوا توال در مورد جغرافیای سیاسی شیعه معتقد است: انسان بدون درک باورهای شیعه، که یکی از مهمترین بازیگران طی چند دهه گذشته در این بخش از جهان است، نمی تواند وقایع خاور میانه و خاور نزدیک را درک کند. تجزیه و تحلیل رشد قدرت گروه های شیعه در جهان با شناخت درست از تاریخ نزدیک و دور و مذهب ممکن می شود. شیعه دین آخرت گراست که مصرانه بر اهداف نهائی تاریخ بشریت تأکید دارد و به این دلیل نیز در مقابل جهان مقاومت می کند و به عنوان یک دین انقلابی شناخته می شود. اگر اقلیت شیعه و (ظرفیت پیام رسانی و رسالت) انقلابی آنها را با هم جمع کنیم، بازگشت شیعه به صحنه جهانی نمی تواند چیزی به جز انفجار باشد. اگر تاکنون در غرب مفهوم اعتقادات دینی را نادیده گرفته ایم، تجربه وقایع داغ و خونین ما را دعوت به شناخت و محترم شمردن آنها می نماید.
در پایان خاطر نشان می کنم که امپراطوری استالین همراه با شعبه یوگسلاوی آن علی رغم گسترش بی حد و حصر آن از هم فرو پاشید چرا که اعتقاد به سوسیالیزم و کمونیزم از بین رفت. (حال آنکه) دین اسلام در جهان اعراب بدوی در همان آغاز موفق شد طی چند سال امپراطوری چندین هزار ساله ایران باستان را به پودر تبدیل نموده و امپراطوری رم باستان را کمتر از یک قرن پوست کنده و به سوریه، مصر، شمال آفریقا و ... برسد. البته بیش از کمیت، کیفیت و بیش از میزان گستردگی، اصل دین مهم است. برخلاف ما غربی ها، که خودمان را پیشرفته می دانیم، و شیعیان را به نادانی و عقب ماندگی متهم می کنیم، آنان دین تزلزل ناپذیری دارند.
به گفته گلبرت چسترون دین و عقل با یکدیگر تضادی نداشته بلکه بر عکس به یکدیگر وابسته و مکمل یکدیگرند. هرچه دین ضعیف شود به همان اندازه عقل نیز ضعیف می شود. اصالت و اقتدار مشخصه هردو است. دین و عقل روش اثبات شده ای است که نیاز به اثبات ندارد. بنا بر این وقتی ایده اقتدار خداوندی را از بین می بریم، بیش از هر چیز ایده اقتدار انسانی را از بین برده ایم که بدون آن ساده ترین محاسبات را نمی توانیم انجام دهیم.
علامه طباطبائی در این کتاب بیان می کند که عقل و دین در تشیع چگونه دست در دست هم با یکدیگر حرکت می کنند و این که چگونه وقتی عقل به جهان درونی وحی وارد می شود، دین از عقل فراتر می رود و بدین ترتیب از مرز ظاهری و بیرونی که در اهل سنت وجود دارد، فراتر می رود.
با یاد آوری خاطرات امام حسین و رنج های اهل بیت قلب اجازه قساوت پیدا نمی کند تا اینکه بی تفاوت و خود خواه باشد. لذا مذهب شیعه یعنی اسلام آمیخته عقل با وحی، اسلام امید به جهان شایسته تر برای انسان است. بنا بر این به سختی می توان ضرورت و فوائد ایده گفتمان با شیعه را انکار نمود.
دراگو کارل اوس ویرک/ لیوبلیانا
[1] - یوسیپ بروز تیتو (1980-1892) رئیس جمهور یوگسلاوی و هفتمین رهبر اتحادیه کمونیست های یوگسلاوی.
